ویژه های نمایش
خوش آمديد
ورود / عضويت

عمومی


  • زهرا(س)اولین مجری اقتصاداسلامی درمیان زنان

    چکیده:

    در اقتصاد جهانی زنان نقش کلیدی در جهت دادن اقتصاد جامعه دارند، چرا که سلامت خانواده که واحد تشکیل دهنده یک اجتماع می باشد از مدیریت مادران آن جامعه شکل خود را انتخاب می نماید. زنان در اقتصاد اسلامی با به صحنه کشاندن منابع فوق مادی بستر مواد و قواعد و قوانین اقتصادی را فراهم می نمایند. اقتصاد غیر اسلامی یا به دلیل نداشتن منابع به ظلم اقتصادی تن در می دهد یا اینکه در استخراج از آن عاجز می گردد زیرا که زنان غواصان اقیانوس فوق مادی بوده و در اقتصادی غیر اسلامی غور زنان عمق نداشته و به همین سبب اسیر ظلم های اقتصادی مردان گردیده و بصورت کالا از آنها بهره برداری می شود

    سوال:

    زنان در مقاومت اقتصادی مردان و جهاد اقتصادی رجال دولتی چه نقشی را دارند؟

    متن:

    جهاد اقتصادی اگر تعریف آن گستره همه موجودات عالم را در بر بگیرد، لارم است از تلاش های فردی افراد جامعه بشری قد بلندتری داشته باشد، و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر به اندازه قدرت مقاومت نفس آدمی در مقابل محرک های درونی و برونی اش که با او زندگی می نماید. شهروندان یک جامعه با فعالیت های فردی خود به تأمین خواسته هایشان نمی رسند زیرا یک فرد در اجتماع نیاز به کمک دیگران و استعدادهای اختصاصی آنان دارد و اقتصاد جامعه با تبادل سرمایه عمومی و خصوصی اشخاص بر قرار گردیده و درصد صحت و سلامت آن به مقدار تلاش های آنان وابسته است. اگر تلاش های اقتصادی فرد محور باشد تشکیل خانواده با مشکلات مواجه گردیده و اگر خانواده مدار باشد جامعه یک کشور با آفاتی روبرو می گردد و اگر کشور محور باشد جامعه جهانی با ظلم های متعددی در گیر خواهد بود.

    الف اقتصاد فرد محور:

    در این اقتصاد، ازداوج زنان و مردان بی هدف می گردد و نسل آدمی با خطر مواجه می شود و اداره جامعه با قدرت های برتر پیش می رود و افراد ضعیف محکوم به مرگ بوده و یا در قالب های گوناگون بردگی باید به زندگی خود ادامه بدهند

     

    ب اقتصاد خانواده محور:

    در این اقتصاد، خانواده های با استعداد و اتحاد بر دیگر بافت های جامعه که از خانواده های متوسط و ضعیف تشکیل شده غلبه نموده و آنها را مجبور به خدمت خود نموده و راههای استقلال آنان را سد نموده و در صدد دفن استعداد و یا استخدام توانمندی آنها

    ج اقتصاد وطن محور:

    در این اقتصاد تمام هم وغّم افراد جامعه، کشور خودشان بوده و برای ارتباط و احسان به دیگران ابتدا سود آنرا برای کشورشان محاسبه نموده سپس با حفظ قدرت برتری طلبی اقدام به داد و ستد یا خدماتی می نمایند.

    از مجموع این سه نوع اقتصاد در جهان بدست می آید که فقر جامعه جهانی و تخریب جهان طبیعت پایان پذیری ندارد. تنها مکتبی که می تواند اقتصاد بشری و هم چنین جهان طبیعت را از ظلم اقتصادی آدمی نجات بخشد، مکتبی است پشتوانه نظری آن با منابع و مخازن فوق مادی همراه باشد. مکتب اسلام با رفتار اقتصادی اهل البیت علیهم السلام این بشارت را به جهانیان داده و می دهد، برای نمونه چند نوع از رفتار اقتصادی حضرت زهای اطهر سلام الله علیها را برای شما بیان می کنیم:

    ۱ گزارش بلال حبشی از رفتار اقتصادی حضرت زهرا اطهر سلام الله علیها:

    روزی حضرت زهرا (س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود

    ((کار در محیط خانه برای زنان = سلامت اقتصاد خانواده))

    در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد

    ((زنان و تربیت نیروی انسانی برای اقتصاد جامعه))

    خدمتشان عرض کردم:

    برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود:

    «من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.

    ((تربیت کودک و مهر مادری و دمیدن عاطفه در کارهای اجتماعی با تربیت نیروی انسانی توسط مهرومحبت ماردان صورت می گیرد))

    امام باقر (علیه السلام ) فرمود:

    حضرت فاطمه علیها السلام کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام ) اینگونه تقسیم کرد که ۱ خمیر کردن آرد۲ نان پختن ۳ تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه باشد، کارهای بیرون منزل از قبیل، ۱ جمع آوری هیزم ۲ تهیه مواد اولیه غذایی را علی (علیه السلام ) انجام دهد.

    امام صادق (علیه السلام ) فرمود:

    این تقسیم کار، با رهنمود رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام گرفت .

    آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه علیها السلام ، و کارهای بیرون منزل را علی (ع ) انجام دهد، حضرت زهرا علیها السلام با خوشحالی فرمود:

    قالت : «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الا الله باکفائی رسول الله تحمل رقاب الرجال.»

    جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت .

    فاطمه علیها السلام در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت، نه تنها کار می کرد، و نیازمندیهای خانواده را بر طرف می ساخت ، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

    کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمؤ منین علی (علیه السلام )، و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه ، بگونه ای مساوی تقسیم می کرد.

    سلمان فارسی می گوید: فاطمه زهرا علیها السلام را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام، گفتم : ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ! خود را به زحمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است کار منزل را به ایشان واگذار!!

    حضرت زهرا علیها السلام پاسخ داد:

    قالت :

    «اوصانی رسول الله ان تکون الخدمة لها یوما و لی یوما فکان امس یوم خدمتها والیوم یوم خدمتی.»

    رسول خدا صلی الله علیه و آله به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من ، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.

    با نوجه به ۲داستان از حضرت زهرا سلام الله علیها به این نتیجه می رسیم که اگر اقتصاد از منابع و مخازن فوق مادی برخوردار باشد از ۳ ظلم اقتصادی در امان است،۱ ظلم به نفس مانند:

    کارهای غیر مرتبط که با نوع خلقت انسانها سازگاری ندارد، و این از مخلوط شدن کار زنان و مردان در جامعه حاصل می شود مانند رشته مهندسی ساختمان و معدن برای دختران و پایین بودن کار مفید صاحبان حرفه که برای کار با جنسیت خودشان تعریف نشده اند.

    ۲ ظلم اقتصادی به جامعه مانند:

    فعالیت های غیر استاندار زنان و مردان در جامعه برای زنده ماندن به دلیل سود خواهی صاحبان قدرت و ثروت و سلطه آنان بر مردم فقیر

    ۳ ظلم به حق تعالی مانند:

    کسب های حرام و درآمدهای نامشروع به وسیله فریب کاری در تولید و توزیع و مصرف جامعه و مردم را از آخرت گرایی منصرف نمودن جهت ذخیره سودهای غیر معقول و رقابت های اقتصادی جاهلانه.

    این ۳ ظلم اقتصادی برنفس و برجامعه و برحق تعالی، زمانی در جامعه مشاهده نمی گردد که منابع و مخازن مادی زمین نزد اقتصادانان جهان حکیمانه و عادلانه برای خلق مشاهده گردد و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر بشر با توجه به ذخائرفوق مادی از دشمن مبین خود بنا به گزارش قرآن کریم یعنی شیطان لعین، در امان بوده و درجاده سعادت با عقیده اقتصادی اسلام که حضرت زهرا سلام الله علیها مجری آن بودند، خود را سالم به ساحل انسانیت نزدیک نماید.

    مطالعه بيشتر »
  • فعالیت های اقتصادی امام علی(ع)دردوران تحریم

    چکیده:

    فرصت و چالش خروجی دو سبک تفکر در جامعه امروز ایران و جهان در برابر تحریم معرفی گردیده است، علت شکل گیری این دو گزینه در جعبه ذهن شخصیت های علمی و مردم یک جامعه به دو مدیریت فردی و مزدوج بر می گردد. مدیریت مزدوج از قدرت طهارت قلب آدمی سرچشمه گرفته و در مقابل مدیریت تک بعدی و جسم مدار و ظاهرگرا از رجس باطنی بشر به شمار آمده که عامل اسارت های اقتصادی انسان در طول تاریخ می باشد. خداوند حکیم در قرآن کریم با سبک سوال استفهام غیر قابل انکار می فرماید: ((هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ )) آیا خالقی غیر ازالله روزی دهنده شما از آسمان و زمین می باشد. طرح این سوال امتحانی برای نمایش در دوران تحریم اقتصادی انسان جلوه گری نموده و دو پاسخ را از ضمیر ایشان بیرون می کشد. در این مقاله به سوال اقتصادی چرا تحریم برای برخی فرصت می گردد و بخشی دیگر از انسانها را در چالش های بردگی فرود غلتادنده و اقتصاد تک بعدی را بر جامعه تحمیل می نماید، با استفاده ازسبک اقتصادی امام علی علیه السلام به مواردی از پاسخها اشاره می شود.

    واژه های کلیدی: فرصت و چالش اقتصادی تحریم – امام علی علیه السلام طهارت قلب

    متن:

    چرا حاکمیت بعد از پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله و سلم از مسیر خود خارج و تا امروز به انحراف خود ادامه می دهد؟ شاید این سوال در برخی اذهان جانبدارنه و فرقه مدار جلوه بنماید و لکن برای قضاوت منطقی و به دور از پوشش های فرقه گرایان نیاز است مبنای بینش و گرایش و کنش اقتصادی از امام علی علیه السلام به معرض قضاوت علمی گذاشته شود که چرا اقتصاد اسلامی بعد از پیامبر اکرم صلوات الله علیه به اقتصاد جاهلی عقبگرد نمود، و مسلمانان رو به اقتصاد نظام پادشاهی کرده و به الگوهایی، از قبیل ارباب و رعیتی و ماتریالیستی تن در دادند که هنوز از ظلم و ظلمت آن نمی توانند کمر راست نمایند، برای پاسخ به سوال در این پژوهش به آیات الهی و روایاتی از امام علی علیه السلام علیه السلام، متوسل می شویم.

    ۱ آیه شریفه ۶۴سوره طه:

    "فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی "

    )( پس هر ترفندی که دارید فراهم آورید، آن گاه استوار و هماهنگ به میدان مبارزه آیید. امروز هر که برتری یابد پیروز و خوشبخت می شود.))

    با توجه به محتوی و مفهوم این آیه شریفه و نظریه تغلب و اختلاف میان دو اصطلاح خلیفه و سلطان در میان دانشمندان مسلمان، آیا جایی برای نظریات امام علی علیه السلام در باره عدالت اجتماعی و اقتصادی با قی می ماند؟ نظر به اینکه دانشمندی مانند امام محمدغزالی که خود را کارشناس و اسلام شناس در جهان اسلام معرفی می نماید و با این تئوری که ایشان ارائه نموده اند:

    "الحق لمن غلب و الحکم لمن غلب، نحن مع من غلب"

    یعنی «حق با کسی است که غلبه کند و حکومت هم از آن اوست و ما هم با حاکم غالب هستیم"

    چگونه جهان اسلام زیر سلطه اقتصاد استکباری کمر شکن نگردیده و قدرت ابراز وجود داشته و برتری اقتصاد اسلامی را به رخ جهانیان بکشاند، آیا با استقاده از همین نظریه آپاراتد اقتصادی مجوز نمی گیرد تا دین را از اقتصاد تفکیک نموده و برده داری مدرن که در جاهلیت رکن اقتصادی محسوب می گردید را مشروعیت ببخشد.

    چرا مسلمانان با داشتن سرمایه کلان و منحصر به فرد باید از فقر و فلاکت به دامان اقتصاد ماتریالستی پنهان برده و دین را از زندگی خود تفکیک نموده و با دشمنان اسلام بر سر یک میز کاری و یک سفره طعام حاضر گردنند. برای باطل بودن حکومت های حاکمان کشورهای اسلامی همین گزارش کفایت می کند که:

    چرا حضرت علی علیه السلام مانند بردگان زحمت می کشیدند، تا آنجا که در مدت ۲۵سال تحریم، حداقل۲۵ باغ خرما در مدینه تولید نمودند که به قیمت بازار امروز، حاصل آن در ماه میلیاردی بود، و چرا برای کشاورزی این مقدار وقت صرف نمودند و اقدام به دیگر فعالیت های اقتصادی نکردند؟ چون امام علی علیه السلام آباد کردن زمین را عمل به قرآن دانسته و هم چنین کار را سرمایه خدمت و فرار از خیانت معرفی می نمودند، و همین عقیده ایشان سبب می گردید تا تولید حداکثری را عملا ترویج نموده و ساعت کارمفید خود را در خدمت به محرومان به نمایش بگذارند، حال با تفکر "الحق لمن غلب" چگونه روش اقتصادی حضرت علی علیه السلام برای مسلمانان قابل جمع با زندگی حکام اسلامی از صدر اسلام تا به امروز می باشد. توصیه های امام علی علیه السلام در بخش اقتصادی عهد نامه مالک اشتر که دامداری را با دعا ملائکه قرین دانسته و فلاکت و رکود اقتصادی را در فقر و فاقه ملت همراه می دانند چگونه با قانون تغلب مورد تایید ابن تیمیه ها و ابن فراها در کنار هم آرام می گیرد.

    چرا این دیدگاه اقتصادی امام علی علیه السلام دلیل بر اقتصاد باطل و فرعونی حاکمان کشور های می نماید:

    "من وجد مائا و ترابا ثم افتقر فابعده الله"

    ((کسی که آب و خاک داشته باشد و فقیر بماند! یعنی تلاش کشاورزی و اقتصادی نداشته، خداوند او را از رحمت خودش دور بدارد.))

    چرا این نظریه نورانی برای عشق ورزیدن به اقتصاد مقاومتی کفایت نمی کند، تا ریشه اقتصاد انفعالی از کشور عزیزمان و دول اسلامی ریشه کن گردیده و حیله استکبار جهانی و حامیان آن را برای همیشه نقش بر آب نماید؟ آیا یکی از دلائل مهم و شاید بالاترین علت آن، همین قاعده و قانون فرعون پسند مورد مذمّت قرآن کریم نبوده که زور شمشیر قانون ساز و اقتصاد بر پا کن می باشد.

    آیا منشأ بیکاری و تمایل به کارهای بدون زحمت و لذت مداری و اختلاس های فوق میلیاردی و خیانت به وطن و تخریب منابع طبیعی از رحم قاعده و قانون "الحق لمن غلب" متولد نمی شود؟ پاسخ این نوع سوالات را باید در فقر عقلی و فرهنگی مردم جوامع اسلامی جستجو نمود چرا که با قاعده تغلب، ابن تیمیه پسند لذت انسان در جسم و خیال او خلاصه می گردد، و برای حفظ آن لذت می توان شخصیت اسلامی و انسانی را با کفار و مشرکین معامله نمود، چنانکه در امروز جوامع اسلامی برخی کشورها با استکبار و صهیونیزیم خود را نزدیکتر می یابند تا مسلمانان، به همین دلیل منابع اقتصادی کشورهای مسلمانان برای قتل عام آنان توسط دشمنان اسلام هزینه و برنامه ریزی می گردد.

    آفات اقتصاد اسلامی با توجه به نظریه «الحق لمن غلب» از دیدگاه امام علی علیه السلام:

    "ماجاع فقیر الا بمامتع به غنی"

    ۱ امام در این باره می فرمایند: «خداوند سبحان غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده؛ پس هیچ فقیری گرسنه نمی ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره مند شده اند. و خداوند آنها را به خاطر این عمل مؤاخذه خواهد کرد.»

    ثروتمندان با ابزارهای ظاهری و باطنی قدرت، به پشتوانه شیطان و نفس اماره حقوق فقرا را به نفع خود تصرف نموده، و از پی لذت ثروت تکاثری و مال اندوزی جامعه را به سمت و سوی تفکیک دین از اقتصاد و سیاست سوق می دهند.

    ۲ "الفقیر حقیر لایسمع کلامه و لا یعرف مقامه"

    «{فقیر در چشم مردم} بی مقدار است؛ نه سخنش شنیده می شود و نه جایگاهش شناخته می شود.»

    ثروتمندان تابع قانون "الحق لمن غلب" بدنبال فقیر کردن مردم جامعه بوده، و اجازه قدرت و ثروت را برای غیر خودشان عقیم کرده و معترضان بر سر راهشان را با سلاح سرد فقر اجتماعی، و قتل عام حق به جانب از مقابل خود به کنار می زنند.

    ۳ "کاد الفقر ان یکون کفرا"

    « نزدیک است که فقر به کفر منجر شود.»

    ثروتمندان پیرو قاعده "الحق لمن غلب" در پی کفر مردم اجتماع بوده و به همین جهت از رفاه مردم در خوف بوده و برای درمان آن، دور بودن دین از زندگی مردم را با خرافات بر قرار نموده و و دین ر ا برای تخدیر عوام در خدمت خود کشانده، وعالمان دینی را با سلاح تهدید و تمطیع در جوار خود طلب می نمایند. در حالیکه حضرت علی علیه السلام چه شب هایی را در جوار انبار مغز گندم و خیک های عسل به یاد مردم فقیر سر گرسنه بر زمین می گذاشتند.

    ۴ "انما خلقت للاخرة لاللدنیا"

    «تو برای آخرت خلق شده ای نه برای دنیا»

    ثروتمندان حامی قاعده "الحق لمن غلب" مردم را برای نسیان از برنامه های شوم خود، به آرزوهای دنیای ثروتمندان و قدرت مداران و رقابت های مادی و لذتهای آن فرو برده، تا آنها را به انسان تک بعدی تبدیل کرده، و با جلوه دادن قدرت در اختیار خودشان، دستتان خداوند را بسته و یا رها شده، و در اختیار ثروتمندان معرفی نموده، تا با زحمات آن مردمان غافل و دنیا مدار جهان خودشان را آباد نمایند. همچنانکه درآیه شریفه ۶۳ سوره المائده آمده است:

    "و قالت الیهود یدالله مغلولة غلت أیدهم و لعنوا بما قالوا."

    «یهودیان گفتند: دست خدا با زنجیر بسته است. دست های آنها بسته باد و به خاطر این گفتار از رحمت الهی دور شوند، بلکه هر دو دست (قدرت) او باز است، هرگونه بخواهد می بخشد.»

    برابر آیات شریفه قرآن مردم تحت فرمان ثروتمندان، تا آنجا غافل می شوند که دست بشر باز و قدرت خداوند را مسدود مشاهده می کنند.

    ۵ "بالعدل تتضاعف البرکات."

    «به وسیله برقراری عدالت، برکات و نعمت های خدای متعال فزونی می یابد.»

    ثروتمندان قائل به قاعده " الحق لمن غلب" عدالت اجتماعی را برابر قانون تغلب تفسیر نموده و برای توجیه آن، قوانین در دین الهی را به نفع خود تغییر داده و اقدام به عوام فریبی می نمایند، همچنانکه معاویه برای اداره جامعه مسلمانان اقدام به خرید روایات از جعال حدیث بر علیه امام علی علیه السلام نموده، و لعن بر آن حضرت را بر بالای منابر واجب کرد تا از دستورات اقتصادی امیر المومنین علیه السلام در امان مانده، و زیر سوال مردمان فقیر و زحمت کش جامعه نرود، و این سبک تا حال حاضر در برخی دول اسلامی محسوس و قابل مشاهده می باشد.

    حسین درودی – معاون امور استانهای ستاد همکاری حوزه های علمیه و وزرات آموزش و پرورش

    مطالعه بيشتر »
RSS