ویژه های نمایش
خوش آمديد
ورود / عضويت

محبوب ترين ها نوشته ها


  • جایگاه خواست و اراده مردم در حکومت دینی

    جایگاه خواست و اراده مردم در حکومت دینی از نگاه مقام معظم رهبري (مدظله العالي)
    در نظام مردم سالاری دینی خواست و اراده مردم از شأن و منزلت خاصی برخوردار است و باعث پیدایش و استمرار حاکمیت است، اما باید گفت این خواست و اراده از منطقی خاص پیروی می کند که به موجب آن، چنین نظامی از نظام های لیبرال دموکراسی غرب و نقش مردم در آن ها متمایز گردد. در نظام اسلامی - یعنی مردم سالاری دینی- مردم انتخاب می کنند، تصمیم می گیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهی، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمی برد و از صراط مستقیم خارج نمی شود. نکته اصلی در مردم سالاری دینی این است. در حقیقت انتخاب مردم، انتخابی برخاسته از شعور و بینش مذهبی و در چارچوب احکام الهی است. این مردم سالاری دینی، راقی ترین نوع مردم سالاری است که امروز دنیا شاهد آن است؛ زیرا مردم سالاری در چارچوب احکام و هدایت الهی است. انتخاب مردم است، اما انتخابی که با قوانین آسمانی و مبرای از هرگونه نقص و عیب توانسته است جهت و راه صحیحی را دنبال کند. به عبارت دیگر در این گونه نظام های سیاسی، انگیزه و خواست مردم از پشتوانه دینی و اعتقادی برخوردار بوده و منافع و خواست صاحبان ثروت، سرمایه داران حاکم و نیرنگ بازان عالم سیاست تأثیری بر آن نخواهد داشت. دموکراسی حقیقی مردم سالاری برخاسته از دین و ایمان است. انگیزه مردم، برخاسته از دین، از احساس مسئولیت و از احساس تکلیف ملی و دینی است؛ لذا وارد میدان می شوند و در میان نامزدهای مختلف، گزینه خودشان را انتخاب می کنند. در حقیقت در چنین نظامی هیچ کس حق ندارد بر مردم حاکمیت داشته باشد مگر آنکه دارای معیارهای پذیرفته شده باشد و مردم او را پذیرفته باشند.به عبارت دیگردر نظام اسلامی دارا بودن معیارها کافی نیست؛ بلکه انتخاب مردم هم شرط لازم است و بدون انتخاب مردم امکان ندارد.  ایشان در جمله فوق به دو عنصر ضروری در راستای بر پایی و استمرار هر حاکمیتی، یعنی مشروعیت و مقبولیت اشاره کرده و در جایی دیگر می فرمایند: در اسلام تقوا و عدالت پایه اصلی مشروعیت است اما این مشروعیت بدون رأی مردم، مقبولیت و کارآیی ندارد لذا در اسلام رأی مردم اهمیت ویژه ای دارد. مجموع این بیانات به اهمیت اساسی نقش مردم در نظام دینی اشاره داشته و آنرا یکی از دو پایه اصلی خیمه حاکمیت بر می شمارد:.. در کشور ما به برکت نظام اسلامی، محور تصمیم گیری مردمند و چارچوب تصمیم گیری - هم برای مردم و هم برای مسئولان - احکام و شریعت اسلامی است. برخلاف تلاش هایی که در راستای اثبات خودکامگی و توتالیتره جلوه دادن حکومت اسلامی و پافشاری هایی که بر تضاد ذاتی آن با اراده و خواست حقیقی مردم و نفی هرگونه مشارکت عمومی در این چنین نظامی صورت می گیرد، مردمی بودن از پایه ها و شاخصه های اصلی نظام و اراده و خواست مردم در چارچوب ارزش های الهی، تعیین گر حقیقی است. مردمی بودن در نظام جمهوری اسلامی، یک شاخصه اصلی است؛ یعنی رأی مردم، کرامت مردم، خواست مردم، از جمله عناصر اصلی در نظام جمهوری اسلامی و این بنای مستحکم است. رأی مردم تعیین کننده است. در نظام جمهوری اسلامی... حرکت در چارچوب دین خداست و اراده مردم، تعیین کننده مطلق است. به دیگر بیان خواست، اراده و ایمان مردم و حتی عواطف آنان پایه اصلی حکومت اسلامی است و ما نیز در جمهوری اسلامی ایران به این مهم، اعتقاد داریم. با تشریح جایگاه مهم و نقش حساس و سرنوشت ساز مردم و اتکای واقعی نظام اسلامی به مبانی اسلامی از یک سو و به اراده مردمی از دیگر سو – به عنوان دو عنصر و پایه اساسی حکومت دینی – روشن شد که حکومت دینی نه تنها بر پایه تقلب و از راه غلبه، زور و سرکوب، بر مردم و تقدیراتشان حاکم نمی شود بلکه حضور مردم را در بسیاری از عرصه های سیاسی و اجتماعی (به ویژه در زمینه تأسیس و استمرار حاکمیت و اقتدار سیاسی آن) ضروری برشمرده و برای آن اهمیت فوق العاده ای قائل است. و این گونه است که حکومت اسلامی، حکومت استبدادی نیست. و خودکامگی و خودرأیی و استبداد در قاموس سیاسی نظام دینی راهی ندارد؛ چه اینکه در این اندیشه اساسا میان خدا محوری و مردم محوری تضادی نیست تا حکومت دینی در مقام اختیارِ میان یکی از این دو به آفت استبداد زدگی و خودکامگی دچار شود. در تفکر اسلامی اندیشه خدا محوری با اندیشه مردم محوری هیچ منافاتی ندارد و در حکومت دینی،مردم اصل و همه کاره هستند.

    مطالعه بيشتر »
  • راه روح الله؛ویژه سالگردرحلت امام خمینی(ره)

    پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، به مناسبت سالروز رحلت ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) مجموعه داده‌ نمای «راه روح‌الله» را با محوریت بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب در سالگرد ارتحال امام (ره) منتشر کرد.

    حضرت آیت‌ الله خامنه‌ ای هر ساله در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام، اهتمام به تبیین شخصیت، اهداف و آرمان‌های معمار کبیر انقلاب داشته‌اند. در این مجموعه داده‌نما که در سه قسمت منتشر شده است، مروری بر سخنرانی‌های ۱۴ خرداد معظم له از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۹۴، که با محوریت شخصیت حضرت امام خمینی (ره) بیان شده است، صورت گرفته است.

    در ادامه نیز متن بیانات به کار رفته در این داده نما آورده شده است.

    بخش اول : سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۷

    یادگار امام
    برای ما و همه‌‌ی ملت، شما یادگار عزیز امام(ره) هستید. میزان محبت و علاقه‌ی امام به جناب‌عالی را می‌دانیم و از زبان خود ایشان مکرر شنیدیم که می‌گفتند شما را عزیزترین اشخاص می‌دانند. ما هم به خاطر شخص خودتان و به خاطر احترام به روح بزرگ رهبر عزیز و عظیممان، شما را بسیار عزیز و گرامی می‌داریم و یادگار عزیز و یگانه‌ی حضرت امام(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) به حساب می‌آوریم. ۱۴ خرداد ۶۸

    ویژگی های امام
    او اسلام انقلابی مجسم، اسلام ناب مجسم در زندگی و اخلاق و احساسات و تصمیم‌گیریها و نیز فانی برای خدا بود. خدای متعال هم به او پاداش داد. کاری که به دست این بزرگوار در این دوران انجام گرفت، کاری بی‌نظیر بود. بعد از کار پیامبران اولوالعزم، کسی چنین حرکت عظیمی انجام نداده بود. ۱۴ خرداد ۶۹

     حرکت عظیم امام
    در شرق و غرب جهان اسلام، مسلمانان بیدار شده‌اند. اقلیتهای مسلمان در کشورهای اروپایی و غیر اروپاییِ دارای حاکمیت کفر و الحاد، احساس شخصیت میکنند. هویت و شخصیت اسلامی، در میان مسلمانان زنده شد. این، به برکت امام و حرکت عظیم امام بود. ۱۴ خرداد ۷۰

    سلوک حکومتی امام
    خطّ امام، یعنی آن مسلک و سلوک حکومتی امام امّت. یعنی چیزیکه تفسیرکننده نظام جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی، میتواند با جهتگیریهای مختلفی تحقّق یابد. ۱۴ خرداد ۷۱

    عظمت امام
    اعتقاد من این است که عظمتی که این مرد الهی و معنوی، حتّی بعد از در گذشت خود، در دلها و چشمها پیدا کرد ، به‌خاطر این است که او یک انسان مخلص و پرهیزکار بود. آن بزرگوار، در همه کارها، برای خدا و در راه خدا و به‌نام‌خدا، حرکت و عمل میکرد. ۱۴ خرداد ۷۲

    شخصیت امام
    ایمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنایی بود. عمل صالح او، عملی بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسی آن را انجام نداده است. یعنی تشکیل نظام اسلامی، . تزکیه او هم، چنان بود که در اوج شهرت و قدرت و محبوبیت، اوج عبودیّت‌را برای خود انتخاب کرد. ۱۴ خرداد ۷۳

    معنویت امام
    ردّ پای انقلاب بزرگ اسلامی ما معنویّت است و این معنویّت، اوّلین پیام این انقلاب و امام معنوی است؛ امامی که خودْ یک انسان والا و معنوی، عارف، فقیه، دین‌شناس، متعبّد و قائم‌بِاللّیل بود. امام، کسی بود که نیمه‌شب با خدا خلوت میکرد و تضرّع مینمود. ۱۴ خرداد ۷۴

    نهضت امام
    حرکت امام، مشابهت‌های زیادی با نهضت حسینی دارد و تقریباً، الگوبرداری شده از حرکت حسینی است. گرچه آن حرکت - یعنی حرکت امام حسین علیه‌السّلام - منتهی به شهادت آن حضرت و یارانش شد و این حرکت به پیروزی امام منتهی گردید؛ ولی این فارقی ایجاد نمیکند. ۱۴ خرداد ۷۵

    هنر بزرگ امام
    به جای آن نظام فاسد، یک نظام سیاسی در این کشور برقرار کرد که به جای بی اعتنایی به مردم، عشق به مردم بر آن حاکم است. به جای بی‌توجّهی به سرنوشت ملت، عشق به سرنوشت ملت و عشق به سرنوشت جوانان و اهمیت فوق‌العاده به آنها در آن مطرح است. ۱۴ خرداد ۷۶

    ماندگاری راه امام
    این سرچشمه‌ای که او با ایمان عظیم و با توکّل و اخلاص خود به جریان انداخته بود، همچنان جاری ماند و ثابت شد پایه‌ای که امام در این کشور چیده است، ماندگار است و به اشخاص وابسته نیست. اشخاص میروند؛ اما جریان عظیم نهضت اسلامی ملت ایران و امام بزرگوارشان، باقی میماند. ۱۴ خرداد ۷۷

     

    بخش دوم : سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸

    خصوصیت امام
    خصوصیت امام بزرگوار ما رعایت تقوا بود. همه شما تقوا را دستورالعمل زندگی خود قرار دهید، تا همچنان که ابواب رحمت الهی بر روی آن مرد بزرگ باز شد، بر روی ما هم باز شود. ۱۴ خرداد ۷۸

    نقش امام بزرگوار
    این حقیقت این است که نیروهای اثرگذار در تحوّلات اجتماعی و سیاسی، عبارت از چیزهایی است که به انسانها برمی‌گردد؛ مربوط به نیروهای انسانی و اراده انسانی و ایمان انسانی است. ۱۴ خرداد ۷۹

    توجه امام به مردم
    عبارت است از لزوم آگاه‌سازی دائمی مردم. خود امام در سنین بالای عمر - با حال پیرمردی - از هر فرصتی استفاده کرد برای این‌که حقایق را برای مردم بیان کند. ۱۴ خرداد ۸۰

    شخصیت امام
    شخصیت امام از اصول اساسی او جدا نیست. در حقیقت، هویّت و اصول انقلاب ما خطوط برجسته شخصیت امام را هم تشکیل میدهد. هر چه راجع به انقلاب بگوییم، در واقع درباره امام سخن گفته‌ایم. ۱۴ خرداد ۸۱

    قواعد کار امام
    اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت. اسلام است که روی حقّ ملتها، اهمیت رأی ملتها و تأثیر جهاد و حضور آنها تأکید میکند. ۱۴ خرداد ۸۲

    مکتب سیاسی امام
    دشمنان انقلاب چاره یی ندارند جز این که با فلسفه ی امام، با مکتب امام و با شخصیت امامدشمنی کنند تا بتوانند این ملت را به خیال خود به عقب نشینی و تسلیم در مقابل خودشان وادار کنند. ۱۴ خرداد ۸۳

    راه امام
    ما امام را فقط برای افتخار کردنِ به نام او و کار او نمیخواهیم؛ امام را فقط مایه‌ی زینت جمهوری اسلامی نمیدانیم. بالاتر و مهمتر از اینها این است که امام ما را به راهی هدایت کرد. ۱۴ خرداد ۸۴

    عامل موفقیت امام
    ان تنصروااللَّه ینصرکم و یثبت اقدامکم عامل اصلی پیشرفت این است که به یک اصل قرآنی، به یک حقیقت قرآنی، با همه‌ی وجود، با همه‌ی دل، ایمان آورد و با همه‌ی توان در راه آن تلاش و کار کرد. ۱۴ خرداد ۸۵

    راز قدرت معنویِ امام
    همان اتصال با منبع اصلی قدرت، ارتباط با خدا، همه چیز را از او دانستن و همه کار را برای او کردن، است. این راز اقتدار و ماندگاری و نفوذ مردان خداست. امام با این دید و با این مبنا، همچنان زنده خواهد ماند. ۱۴ خرداد ۸۶

    عشق به امام
    این ناشی از دو عامل بزرگ است: یکی عظمت امام و ابعاد گوناگون شخصیت او که یک شخصیت استثنائی در دوران معاصر، بلکه در دورانهای نزدیک به ماست. یکی هم به خاطر عظمت این انقلاب است. ۱۴ خرداد ۸۷

    راه امام
    امام بزرگوارِ ما در این نهضت عظیمی که در کشورمان و در جهان اسلام به وجود آوردند، دو پرچم را بلند کردند و برافراشته نگاه داشتند: یک پرچم عبارت است از پرچم احیاء اسلام پرچم دوم، پرچم عزت و سربلندی ایران و ایرانی. ۱۴ خرداد ۸۸

     

    بخش سوم : سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴

    شاخص های امام
    من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست اگر این تشبیه با همه‌ی فاصله‌ای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: خود پیغمبر اسوه است. ۱۴ خرداد ۸۹

    مکتب امام
    هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیه‌های امام جامه‌ی عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشاره‌ی امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند. ۱۴ خرداد ۹۰

    همت امام
    همت امام بر این گماشته شد که روح عزت ملی را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است. ۱۴ خرداد ۹۱

    باورهای امام
    سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، که همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه‌ی حرکتهای امام، خود را به معنای واقعی کلمه نشان داد. ۱۴ خرداد ۹۲

    نفشه امام
    نقشه‌ی امام، کار اصلی امام، بنای یک نظم مدنی - سیاسی براساس عقلانیت اسلامی بود؛ مقدمه‌ی لازم این کار، این بود که نظام پادشاهی - که هم فاسد بود، هم وابسته بود، هم دیکتاتور بود ریشه کن شود. ۱۴ خرداد ۹۳

    تحریف شخصیت امام
    امام را نباید به‌عنوان صرفاً یک شخصیّت محترم تاریخی مورد توجّه قرار داد؛ بعضی این‌جور میخواهند بعضی میخواهند امام را این‌جور بشناسند و بشناسانند و این‌جور تلقّی کنند؛ این غلط است. ۱۴ خرداد ۹۴

     

    مطالعه بيشتر »
  • "فنگ‌شويي" بت‌پرستي مدرن قرن 21

    هنگامي كه نامي از «تهاجم فرهنگي» برده مي‌شود، عده‌اي بي‌جهت موضع مي‌گيرند اما باور كنيم يك مجسمه ساده بودا، صدف مارپيج، وزغ سه پا به شكل سربازان اين تهاجم در يونيفرم قدرت نرم فنگ‌شويي باورهاي ما را هدف قرار داده‌اند.شايد از هنگامي كه بشر در قرن 21 خود را از مباني اصيل الهي دور كرد و با پيشرفت روز افزون علم از معنويت فاصله گرفت و به مرز افسردگي رسيد؛ بر آن شد كه به دنبال معنويتي برود كه ساخته خود او باشد تا در پس آن، دنياي ايده‌آل را جست‌وجو كرده و به خوشبختي مورد انتظار خوددست یابد. در محيط اطراف ما نيز گاهي شنيده مي‌شود كه برخي افراد به دنبال خوشبختي خيالي خود به سمت عرفان‌هاي خوش‌ آب و رنگ اما پوچ كشيده مي‌شوند. «فنگ‌شويي» نيز يكي از مواردي است كه در ايران طي چندين سال فعاليت، توانسته علاقه‌مندان را به سوي خود جذب كند، اما اينكه صحت و سقم فنگ‌شويي تا چه ميزان است، بررسي بيشتري را مي‌طلبد كه در اين گزارش آن را پيگيري مي‌كنيم.
    * فنگ‌شويي؛ خرافه يا واقعيت؟
    در تعريف فنگ‌شويي آورده‌اند؛ به معناي باد و آب است، يك فلسفه و فن باستاني در چين است و براي پيدا كردن دكوراسيون مناسب و چيدمان درست اشيا در ساختمان‌هاي مسكوني، تجاري، باغ و غيره استفاده مي‌شود تا بهترين اثر را بر سلامتي، شادي، موفقيت، هماهنگي و به طور كلي انرژي مثبت داشته باشد. مهم‌ترين چيزهايي كه بايد رعايت كرد، پرهيز از بي‌نظمي و هرگونه انباشتگي، استفاده از رنگ‌هاي مناسب، خطوط منحني، در نظر گرفتن جهت‌هاي مناسب است، البته امروزه به طور رسمي در چين آن را خرافات مي‌دانند.هنگامي كه به برخي فروشگاهاي عرضه محصولات فنگ‌شويي مراجعه مي‌كنيم، با اين جملات روبه‌رو مي‌شويم: اين اجناس باعث آمدن بركت به خانه شما مي‌شود، اين نشان‌ها مي‌تواند، رابطه شما را با همسرتان بهتر كند، اين مجسمه شب‌ها روح خود را در اتاق به حركت در مي‌آورد و انرژي‌ آن را عوض مي‌كند، اينكه چقدر يك مجسمه و يا نماد مي‌تواند، با خود اين ره‌آورد را به ارمغان بياورد، سوالي است كه شايد ذهن بسياري را با خود مشغول كرده است.
    براي بررسي اينكه چه مقدار از نشان‌ها و نمادهاي فنگ‌شويي در بازار وجود دارد، به برخي از فروشگاه‌هاي مجسمه‌فروشي سر مي‌زنيم.
    خانم فروشنده‌اي كه سرتاسر مغازه‌اش با انواع و اقسام مجسمه پر شده است و در ميان آنها مجسمه بودا و قورباغه سه پا نيز به چشم مي‌خورد، در پاسخ به اين سؤال كه آيا مجسمه فنگ‌شويي را در مغازه داريد، با حالتي تعجب گونه بيان مي‌كند: فنگ‌شويي چيست؟ مرد جواني هم كه خبري از نمادهاي فنگ‌شويي در مغازه‌اش نيست،‌ انگار براي نخستين بار اين واژه را مي‌شنود و مي‌پرسد: چه جور مجسمه‌اي است؟
    بالاخره در يكي از نقاط شمالي شهر مغازه‌اي را يافتم كه به طور فروش عمده نشان‌ها و مجسمه‌هاي فنگ‌شويي را به فروش مي‌رساند. خانم م-ف درباره فعاليتش‌ مي‌گويد: حدود 25 سال است كه در كار فروش وسايل فنگ‌شويي هستم و مردم به خوبي از اين نمادها استقبال مي‌كنند. بيشتر مشتري‌هايم را نيز خانم‌ها تشكيل مي‌دهند. وقتي از او درباره ميزان اعتقادش به فنگ‌شويي سؤال مي‌شود در پاسخ مي‌گويد: اعتقادي به فنگ‌شويي ندارم و خرافه‌اي بيش نيست!
    خانم ميانسالي به نام زهره ـ‌ الف كه براي خريد در مغازه حضور داشت‌ـ نيز در پاسخ به اين پرسش كه چرا از مجسمه فنگ‌شويي استفاده مي‌كنيد، مي‌گويد: اصلاً نمي‌دانم فنگ‌شويي چيست، من فقط براي زيبايي اين مجسمه را خريده‌ام.
    خانم ديگري كه كنجكاوانه به صحبت‌هاي ما گوش مي‌داد با شور و هيجان خاصي مي‌گويد: خانم! فنگ‌شويي حقيقت دارد، از زماني كه من دكوراسيون خانه‌ام تغييرات ايجاد كردم و از اين مجسمه‌ها استفاده كردم، زندگي‌ام از اين رو به آن رو شده‌است. از او پرسيدم با فنگ‌شويي كجا آشنا شديد و پاسخ داد: در كلاس يوگا! مربي در خصوص نقش فنگ‌شويي در تحول زندگي صحبت كرد و جزوه‌اي هم براي آشنايي بيشتر به ما داد. با دو نفر ديگر در خارج از مغازه درباره فنگ‌شويي سوال كردم، ابراز بي‌اطلاعي مي‌كردند.براي كسب اطلاعات بيشتر در خصوص فعاليت‌هاي انجام شده به منظور ترويج فنگ‌شويي در جامعه ايراني با كلاس‌هاي آموزش «فنگ‌شويي» تماس مي‌گيرم؛ صدايي كه متعلق به يك خانم جوان است، گوشي را بر مي‌دارد و پس از اينكه مطمئن مي‌شود از سوي يك آشنا تماس گرفته‌ام، هزينه شركت در كلاس‌ها را به مدت دو روز اعلام مي‌كند. به مؤسسه ديگر كه زنگ مي‌زنم، منشي تا زماني كه خيالش از بابت معرف آسوده نمي‌شود، پاسخ نمي‌‌دهد. از او مي‌خواهم اندكي از فنگ‌شويي بگويد، منشي با كمي مكث مي‌گويد: «علمي است كه درباره چگونگي چيدمان لوازم منزل صحبت مي‌كند». منتظر ماندم بيشتر توضيح دهد، ولي انگار چيز بيشتري نمي‌دانست، از او درباره سطح علمي استاد پرسيدم، فوري جواب مي‌دهد: «استاد داراي مدرك دكتراي روانشناسي هستند البته در حال حاضر ايران نيستند!».
     درحالي كه در سطح تهران و شهرستان‌ها كلاس‌هاي فنگ‌شويي در سطح گسترده برگزار مي‌شود و برخي از مسئولان برگزاري كلاس‌ها با اعلام اينكه داراي مجوز هستند، فقط از افرادي كه توسط آشناها معرفي شوند، ثبت‌نام مي‌كنند. اما به‌راستي در فنگ‌شويي چه چيزي مطرح است كه اينچنين افراد را مجذوب خود كرده؟ فروش انواع و اقسام نمادهاي آن در بازار، تشكيل كلاس‌ها و تبليغ فنگ‌شويي در موتورهاي جست‌وجو براي چيست؟ آيا به‌راستي مردم بهشت گمشده خويش را يافته‌اند؟ آيا دنبال منجي مي‌گردند؟
    براي درك بهتر موضوع مناسب است با برخي از نمادهاي فنگ‌شويي آشنا شويم.
    * آشنايي با نمادهاي فنگ‌شويي
    در فنگ‌شويي در خصوص نشان دادن نحوه درست تقسيم انرژي از اين نمادها استفاده مي‌كنند كه عبارتند از: «اژدها» سمبل انرژي «ينگ» و نشانه عنصر چوب و فصل بهار است و انرژي آن در سمت شرق يا سمت راست بنا قرار مي‌گيرد. در مقابل اژدها، «ببر» داراي انرژي «يين» است و نشانه عنصر فلز. «لاك‌پشت» نيز نشان ثبات و استحكام قسمت پشتي زمين و بناست. «ققنوس سرخ» نيز در مقابل لاك‌پشت، حيواني افسانه‌اي بسيار فعال و هميشه در حال حركت و پرواز، به عنوان سمبل آسايش مادي در زندگي است.
    ديگر سمبل‌هاي فنگ‌شويي عبارتند از؛
    درنا: سمبل عمر طولاني است، تصوير يا مجسمه آن در سمت غرب يا شرق قرار داده‌ مي‌شود.
    اردك مندارين: نوعي اردك رسمي چيني است، اين اردك نشانه‌اي از شادي و خوشبختي در زندگي زناشويي است، نيروي «چي» ايجاد مي‌كند كه باعث مي‌شود زوجين از پس هر مشكلي بر بيايند. براي اين منظور بايد دو عدد اردك را در گوشه شمال غربي خانه قرار داد يا در دورترين قسمت راست سالن پذيرايي‌ يا اتاق خواب‌ تا «چي» ازدواج و عشق را فعال كند.
    نماد دو ماهي: نشانه دور كردن نيروهاي شيطاني است و براي دفع بلا يا چشم زخم مورد استفاده قرار مي‌گيرد، معمولاً آن را مقابل در ورودي نصب مي‌كنند.
    نيلوفر آبي يا لتوس: گياه مقدس هندوهاست، اعتقاد بر اينكه داشتن آن در منزل بخت خوبي را به ارمغان مي‌آورد.
    گل صدتوماني يا پوني: نشانه اقبال بلند خصوصاً براي دختران دم بخت است.
    پرتقال: مركبات مخصوصاً پرتقال و ليمو سمبل طلا، پول و فراواني هستند.
    هلو: سمبل عمر طولاني و توام با سلامتي است.
    اركيده: سمبل خوش‌اقبالي است.
    انار: نشانه فرزندان متعدد است.
    صدف مارپيچ: نشانه اقبال بلند در سفر است، آن را در اتاق نشيمن قرار مي‌دهند.
    خمره: به عنوان آرام كننده جريان چي در قسمت‌هاي مختلف به خصوص نزديك در ورودي استفاده مي‌شود.
    بادبزن: سمبل محافظت از خانه و دارايي است.
    وزغ سه پا: سمبل بركت و ثروت است.
    كريستال كوارتز صورتي: بهترين سمبل عشق و ازدواج در فنگ‌شويي است.
    در ميان انواع نمادها با مجسمه‌هايي چون سكه‌هاي چيني، سگ‌هاي فو، بادزنگ، اژدرلاك پشت، چي لين (اژدر اسب)، پاگودا (برج دانش)، گاو آرزو، صدف حلزون، بوداي خندان، فيل، ماهي آروانا، كشتي بازرگانان، گلدان ثروت، نعل اسب، آينه جادو (پاكوا)، كدو قلياني، پي يائو، گره اسرار‌آميز و غيره روبه‌رو مي‌شويد.
    * فنگ‌شويي با شاخصه‌هاي علمي فاصله زيادي دارد
    اما آيا مجسمه‌هاي فنگ‌شويي واقعاً از پس انجام چنين كارهايي بر مي‌آيند؟ براي يافتن پاسخ اين پرسش با حجت‌الاسلام و‌المسلمين حميدرضا مظاهري‌سيف، رئيس مؤسسه بهداشت معنوي و مديرگروه اخلاق و عرفان پژوهشگاه‌ باقرالعلوم (ع) گفت‌وگو مي‌كنيم.
    وي مي‌گويد: «فنگ‌شويي» علم نيست، بلكه يك تطبيقي براي رويكردهاي جهان و پديده‌هايي كه در جهان و نحوه ارتباط‌‌شان با همديگر است، فنگ‌شويي تفسيري از جهان، زندگي و جايگاه انسان در عالم و بعد مادي را مدنظر قرار مي‌دهد و با قدمتي چندين هزار ساله جز باورهاي چيني است، لذا دين نيست.
    وي در خصوص اينكه بايد با بررسي علمي و تجربي صحت يا سقم فنگ‌شويي معلوم شود، بيان مي‌كند: در گام اول اگر اين كاربري و توصيه‌هاي عملي تائيد شد، در گام دوم آن بايد ديد تفاسيري كه از آن ارائه مي‌شود، صحيح است يا نه، هرچند كه تا كنون از نظر علمي فنگ‌شويي ثابت نشده است.
    رئيس مؤسسه بهداشت معنوي با اخطار اينكه اگر در معرفي معارف اصيل اسلام زودتر اقدام نشوند، ناخودآگاه موارد دروغين جاي آن را پر مي‌كند، ادامه مي‌دهد: در اينجاست كه نياز به وحي و معصوم احساس مي‌شود و هنگامي كه گفته شود به سرچشمه علم الهي متصل است، مردم به راحتي آن را مي‌پذيرند، لذا اينكه فنگ‌شويي از خلال سال‌هاي گذشته به ما رسيده و اينكه چقدر تغيير و تحريف كرده، نمي‌شود به‌آن اعتماد كرد، اما چون نيازي را پاسخ مي‌دهد، مردم از آن استقبال مي‌كنند.
    * فنگ‌شويي درصدد تكرار باورهاي اسلامي در قالب ديگري است
    «مجيد ابهري» عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشگر آسيب‌هاي اجتماعي در پاسخ به اينكه از منظر اسلامي بايد چه رويكردي به فنگ‌شويي داشت، بيان مي‌دارد: آثار مثبت محيط منظم، پاك و شاد بر روحيه انسان و رشد تعالي رفتار وي غيرقابل انكار است، با توجه به اينكه مكتب اسلام قبل از بروز پديده فنگ‌شويي تاكيدات مكرري بر پاك بودن محيط زندگي، تنوع آن، ساده‌زيستي و رعايت تعادل چيدمان در زندگي دستورات مؤكدي داشته و بر اساس فلسفه موجود در باور ما «دل هر ذره را كه بشكافي، آفتابيش در ميان ‌بيني» تمام ذرات حيات به تعالي و تكامل در حركت هستند.
    وي تبليغ فنگ‌شويي به عنوان تاثير مثبت بر خوشحالي و يا غم افراد را مسئله جديدي نمي‌داند و مي‌گويد: در واقع تكرار باورهاي اسلامي در لباس و قالب ديگري است، شاد بودن محيط خانه در پاك بودن و ساده بودن زندگي است، ابزارهاي تكنولوژي جز هزينه و زيان‌هاي متعدد بر اعصاب و جسم نتيجه ديگري ندارد، اخيراً زيان‌هاي امواج مايكروويو و رايانه كشف شده است، بنابراين بعضي از افراد تصور مي‌كنند، فنگ‌شويي يك مكتب جديد است، در حالي كه پاك نگه داشتن محيط زندگي و تغييرات چيدماني در آنها استفاده از ابزار و وسايلي كه نياز واقعي به آنها وجود دارد، خودداري از خريد و نگهداري از وسايلي كه مازاد و احتياج است، يك‌هزار سال پيش توسط ائمه عليهم‌السلام مورد تاكيد قرار گرفته است.
    اين پژوهشگر آسيب‌هاي اجتماعي در خصوص تأثير سمبل‌هاي فنگ‌شويي در افراد مي‌گويد: از نظر آسيب‌شناسي رفتاري، استفاده از مجسمه‌هاي زشت و بدشكل در ضمير ناخودآگاه افراد اثر منفي گذاشته و حتي ممكن است باعث شباهت جنين انسان به آنها شود، بنابراين استفاده از اين‌گونه اشيا يعني مجسمه «سر سگ»، «قورباغه» يا «موش» در محيط خانه فقط باعث اضطراب و دلهره كودكان مي‌شود و هيچ نفع ديگري ندارد.
    عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي علت پناه‌آوردن برخي از مردم به فنگ‌شويي را چنين بيان مي‌كند: دور شدن از باورهاي اصيل باعث پناه‌بردن به اين گونه طلسم‌ها و خرافه‌ها مي‌‌شود، مثل مهره خوشبختي، مجسمه گشايش بخت و يا عروسك آورنده خواستگار! اين گونه باورها صدها سال است كه در جوامع منزوي شده است، نمي دانم چرا امروز عده‌اي تلاش مي‌كنند، دوباره جوانان ما را با اين گونه ابزار مشغول كنند؟! اين بخشي از ناتوي فرهنگي است كه مي‌خواهد بين باورهاي اصيل اسلامي و جوانان فاصله ايجاد كنند.
    * فنگ‌شويي نوعي از بت‌پرستي مدرن است
    سيدكاظم موسوي، مدير مؤسسه مطالعاتي روشنگر با اشاره به اينكه فنگ‌شويي از بطن اعتقادي بودا نشأت گرفته و نگاه الوهيتي ندارد، بيان مي‌دارد: در واقع فنگ‌شويي بت‌پرستي مدرن است. در فنگ‌شويي ساده‌زيستي تبليغ مي‌شود، در حالي كه اسلام به ساده زيستي به عنوان اصلي اساسي نگاه كرده است، به طوري كه ساده‌زيستي در سيره عملي رسول اكرم صلي‌الله ‌‌عليه ‌و‌آله ‌و‌سلم و ائمه عليهم‌السلام، به طور نمونه در ساده غذا خوردن، ساده لباس پوشيدن، ساده معاشرت كردن با مردم به وضوح ديده ‌مي‌شود. وي فنگ‌شويي را ‌وصله ناچسب مي‌داند و مي‌گويد: جريان فنگ‌شويي يك نوع تضاد با اسلام دارد، بنابراين محققان و انديشمندان حوزوي و دانشگاهي بايد در خصوص عوامل انحرافي، آگاهي لازم را به مردم بدهند و در تعامل با مردم كوشا باشند و با بيان زيبايي‌ها همراه با آيات قرآن و روايات، اسلام ناب محمدي را به مردم بيشتر بشناسند و جامعه را در برابر ناتوي فرهنگي واكسينه كنند.
    * ضرورت تقويت توكل به خدا و توسل به ائمه اطهار (ع)
    فنگ‌شويي آرام آرام در محيط اجتماعي و اعتقادي مردم دام مي‌گستراند و محققان ديني بايد با معرفي صحيح آن به مردم در پيشگيري هر چه بيشتر آن كوشا باشند، چرا كه فراروي فنگ‌شويي چيزي جز فاصله گرفتن انسان از مبدأ هستي و كم‌شدن توكل در زندگي به چشم نمي‌خورد. انساني كه از صبح تا شب خود را اسير چندين نماد فلزي و چوبي و سنگي كند، چه رهاوردي را براي خود به ارمغان خواهد آورد؟ به راستي انسان مسلمان، پرودگار عالم را در كجاي قلب خويش جاي داده است؟! بياييم با دوري از شرك ظاهري و مخفي، با تقويت توكل و توسل خويش به خداوند متعال و ائمه معصومين عليهم‌السلام ـ‌كه رابطه فيض الهي هستند‌ـ معناي صحيح زندگي را درك كنيم و با افزايش رابطه خود با خالق هستي، دنيا را به خاطر او به تسخير درآوريم.          
    منبع: فارس

    مطالعه بيشتر »
  • فعالیت های اقتصادی امام علی(ع)دردوران تحریم

    چکیده:

    فرصت و چالش خروجی دو سبک تفکر در جامعه امروز ایران و جهان در برابر تحریم معرفی گردیده است، علت شکل گیری این دو گزینه در جعبه ذهن شخصیت های علمی و مردم یک جامعه به دو مدیریت فردی و مزدوج بر می گردد. مدیریت مزدوج از قدرت طهارت قلب آدمی سرچشمه گرفته و در مقابل مدیریت تک بعدی و جسم مدار و ظاهرگرا از رجس باطنی بشر به شمار آمده که عامل اسارت های اقتصادی انسان در طول تاریخ می باشد. خداوند حکیم در قرآن کریم با سبک سوال استفهام غیر قابل انکار می فرماید: ((هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ )) آیا خالقی غیر ازالله روزی دهنده شما از آسمان و زمین می باشد. طرح این سوال امتحانی برای نمایش در دوران تحریم اقتصادی انسان جلوه گری نموده و دو پاسخ را از ضمیر ایشان بیرون می کشد. در این مقاله به سوال اقتصادی چرا تحریم برای برخی فرصت می گردد و بخشی دیگر از انسانها را در چالش های بردگی فرود غلتادنده و اقتصاد تک بعدی را بر جامعه تحمیل می نماید، با استفاده ازسبک اقتصادی امام علی علیه السلام به مواردی از پاسخها اشاره می شود.

    واژه های کلیدی: فرصت و چالش اقتصادی تحریم – امام علی علیه السلام طهارت قلب

    متن:

    چرا حاکمیت بعد از پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله و سلم از مسیر خود خارج و تا امروز به انحراف خود ادامه می دهد؟ شاید این سوال در برخی اذهان جانبدارنه و فرقه مدار جلوه بنماید و لکن برای قضاوت منطقی و به دور از پوشش های فرقه گرایان نیاز است مبنای بینش و گرایش و کنش اقتصادی از امام علی علیه السلام به معرض قضاوت علمی گذاشته شود که چرا اقتصاد اسلامی بعد از پیامبر اکرم صلوات الله علیه به اقتصاد جاهلی عقبگرد نمود، و مسلمانان رو به اقتصاد نظام پادشاهی کرده و به الگوهایی، از قبیل ارباب و رعیتی و ماتریالیستی تن در دادند که هنوز از ظلم و ظلمت آن نمی توانند کمر راست نمایند، برای پاسخ به سوال در این پژوهش به آیات الهی و روایاتی از امام علی علیه السلام علیه السلام، متوسل می شویم.

    ۱ آیه شریفه ۶۴سوره طه:

    "فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی "

    )( پس هر ترفندی که دارید فراهم آورید، آن گاه استوار و هماهنگ به میدان مبارزه آیید. امروز هر که برتری یابد پیروز و خوشبخت می شود.))

    با توجه به محتوی و مفهوم این آیه شریفه و نظریه تغلب و اختلاف میان دو اصطلاح خلیفه و سلطان در میان دانشمندان مسلمان، آیا جایی برای نظریات امام علی علیه السلام در باره عدالت اجتماعی و اقتصادی با قی می ماند؟ نظر به اینکه دانشمندی مانند امام محمدغزالی که خود را کارشناس و اسلام شناس در جهان اسلام معرفی می نماید و با این تئوری که ایشان ارائه نموده اند:

    "الحق لمن غلب و الحکم لمن غلب، نحن مع من غلب"

    یعنی «حق با کسی است که غلبه کند و حکومت هم از آن اوست و ما هم با حاکم غالب هستیم"

    چگونه جهان اسلام زیر سلطه اقتصاد استکباری کمر شکن نگردیده و قدرت ابراز وجود داشته و برتری اقتصاد اسلامی را به رخ جهانیان بکشاند، آیا با استقاده از همین نظریه آپاراتد اقتصادی مجوز نمی گیرد تا دین را از اقتصاد تفکیک نموده و برده داری مدرن که در جاهلیت رکن اقتصادی محسوب می گردید را مشروعیت ببخشد.

    چرا مسلمانان با داشتن سرمایه کلان و منحصر به فرد باید از فقر و فلاکت به دامان اقتصاد ماتریالستی پنهان برده و دین را از زندگی خود تفکیک نموده و با دشمنان اسلام بر سر یک میز کاری و یک سفره طعام حاضر گردنند. برای باطل بودن حکومت های حاکمان کشورهای اسلامی همین گزارش کفایت می کند که:

    چرا حضرت علی علیه السلام مانند بردگان زحمت می کشیدند، تا آنجا که در مدت ۲۵سال تحریم، حداقل۲۵ باغ خرما در مدینه تولید نمودند که به قیمت بازار امروز، حاصل آن در ماه میلیاردی بود، و چرا برای کشاورزی این مقدار وقت صرف نمودند و اقدام به دیگر فعالیت های اقتصادی نکردند؟ چون امام علی علیه السلام آباد کردن زمین را عمل به قرآن دانسته و هم چنین کار را سرمایه خدمت و فرار از خیانت معرفی می نمودند، و همین عقیده ایشان سبب می گردید تا تولید حداکثری را عملا ترویج نموده و ساعت کارمفید خود را در خدمت به محرومان به نمایش بگذارند، حال با تفکر "الحق لمن غلب" چگونه روش اقتصادی حضرت علی علیه السلام برای مسلمانان قابل جمع با زندگی حکام اسلامی از صدر اسلام تا به امروز می باشد. توصیه های امام علی علیه السلام در بخش اقتصادی عهد نامه مالک اشتر که دامداری را با دعا ملائکه قرین دانسته و فلاکت و رکود اقتصادی را در فقر و فاقه ملت همراه می دانند چگونه با قانون تغلب مورد تایید ابن تیمیه ها و ابن فراها در کنار هم آرام می گیرد.

    چرا این دیدگاه اقتصادی امام علی علیه السلام دلیل بر اقتصاد باطل و فرعونی حاکمان کشور های می نماید:

    "من وجد مائا و ترابا ثم افتقر فابعده الله"

    ((کسی که آب و خاک داشته باشد و فقیر بماند! یعنی تلاش کشاورزی و اقتصادی نداشته، خداوند او را از رحمت خودش دور بدارد.))

    چرا این نظریه نورانی برای عشق ورزیدن به اقتصاد مقاومتی کفایت نمی کند، تا ریشه اقتصاد انفعالی از کشور عزیزمان و دول اسلامی ریشه کن گردیده و حیله استکبار جهانی و حامیان آن را برای همیشه نقش بر آب نماید؟ آیا یکی از دلائل مهم و شاید بالاترین علت آن، همین قاعده و قانون فرعون پسند مورد مذمّت قرآن کریم نبوده که زور شمشیر قانون ساز و اقتصاد بر پا کن می باشد.

    آیا منشأ بیکاری و تمایل به کارهای بدون زحمت و لذت مداری و اختلاس های فوق میلیاردی و خیانت به وطن و تخریب منابع طبیعی از رحم قاعده و قانون "الحق لمن غلب" متولد نمی شود؟ پاسخ این نوع سوالات را باید در فقر عقلی و فرهنگی مردم جوامع اسلامی جستجو نمود چرا که با قاعده تغلب، ابن تیمیه پسند لذت انسان در جسم و خیال او خلاصه می گردد، و برای حفظ آن لذت می توان شخصیت اسلامی و انسانی را با کفار و مشرکین معامله نمود، چنانکه در امروز جوامع اسلامی برخی کشورها با استکبار و صهیونیزیم خود را نزدیکتر می یابند تا مسلمانان، به همین دلیل منابع اقتصادی کشورهای مسلمانان برای قتل عام آنان توسط دشمنان اسلام هزینه و برنامه ریزی می گردد.

    آفات اقتصاد اسلامی با توجه به نظریه «الحق لمن غلب» از دیدگاه امام علی علیه السلام:

    "ماجاع فقیر الا بمامتع به غنی"

    ۱ امام در این باره می فرمایند: «خداوند سبحان غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده؛ پس هیچ فقیری گرسنه نمی ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره مند شده اند. و خداوند آنها را به خاطر این عمل مؤاخذه خواهد کرد.»

    ثروتمندان با ابزارهای ظاهری و باطنی قدرت، به پشتوانه شیطان و نفس اماره حقوق فقرا را به نفع خود تصرف نموده، و از پی لذت ثروت تکاثری و مال اندوزی جامعه را به سمت و سوی تفکیک دین از اقتصاد و سیاست سوق می دهند.

    ۲ "الفقیر حقیر لایسمع کلامه و لا یعرف مقامه"

    «{فقیر در چشم مردم} بی مقدار است؛ نه سخنش شنیده می شود و نه جایگاهش شناخته می شود.»

    ثروتمندان تابع قانون "الحق لمن غلب" بدنبال فقیر کردن مردم جامعه بوده، و اجازه قدرت و ثروت را برای غیر خودشان عقیم کرده و معترضان بر سر راهشان را با سلاح سرد فقر اجتماعی، و قتل عام حق به جانب از مقابل خود به کنار می زنند.

    ۳ "کاد الفقر ان یکون کفرا"

    « نزدیک است که فقر به کفر منجر شود.»

    ثروتمندان پیرو قاعده "الحق لمن غلب" در پی کفر مردم اجتماع بوده و به همین جهت از رفاه مردم در خوف بوده و برای درمان آن، دور بودن دین از زندگی مردم را با خرافات بر قرار نموده و و دین ر ا برای تخدیر عوام در خدمت خود کشانده، وعالمان دینی را با سلاح تهدید و تمطیع در جوار خود طلب می نمایند. در حالیکه حضرت علی علیه السلام چه شب هایی را در جوار انبار مغز گندم و خیک های عسل به یاد مردم فقیر سر گرسنه بر زمین می گذاشتند.

    ۴ "انما خلقت للاخرة لاللدنیا"

    «تو برای آخرت خلق شده ای نه برای دنیا»

    ثروتمندان حامی قاعده "الحق لمن غلب" مردم را برای نسیان از برنامه های شوم خود، به آرزوهای دنیای ثروتمندان و قدرت مداران و رقابت های مادی و لذتهای آن فرو برده، تا آنها را به انسان تک بعدی تبدیل کرده، و با جلوه دادن قدرت در اختیار خودشان، دستتان خداوند را بسته و یا رها شده، و در اختیار ثروتمندان معرفی نموده، تا با زحمات آن مردمان غافل و دنیا مدار جهان خودشان را آباد نمایند. همچنانکه درآیه شریفه ۶۳ سوره المائده آمده است:

    "و قالت الیهود یدالله مغلولة غلت أیدهم و لعنوا بما قالوا."

    «یهودیان گفتند: دست خدا با زنجیر بسته است. دست های آنها بسته باد و به خاطر این گفتار از رحمت الهی دور شوند، بلکه هر دو دست (قدرت) او باز است، هرگونه بخواهد می بخشد.»

    برابر آیات شریفه قرآن مردم تحت فرمان ثروتمندان، تا آنجا غافل می شوند که دست بشر باز و قدرت خداوند را مسدود مشاهده می کنند.

    ۵ "بالعدل تتضاعف البرکات."

    «به وسیله برقراری عدالت، برکات و نعمت های خدای متعال فزونی می یابد.»

    ثروتمندان قائل به قاعده " الحق لمن غلب" عدالت اجتماعی را برابر قانون تغلب تفسیر نموده و برای توجیه آن، قوانین در دین الهی را به نفع خود تغییر داده و اقدام به عوام فریبی می نمایند، همچنانکه معاویه برای اداره جامعه مسلمانان اقدام به خرید روایات از جعال حدیث بر علیه امام علی علیه السلام نموده، و لعن بر آن حضرت را بر بالای منابر واجب کرد تا از دستورات اقتصادی امیر المومنین علیه السلام در امان مانده، و زیر سوال مردمان فقیر و زحمت کش جامعه نرود، و این سبک تا حال حاضر در برخی دول اسلامی محسوس و قابل مشاهده می باشد.

    حسین درودی – معاون امور استانهای ستاد همکاری حوزه های علمیه و وزرات آموزش و پرورش

    مطالعه بيشتر »
  • زهرا(س)اولین مجری اقتصاداسلامی درمیان زنان

    چکیده:

    در اقتصاد جهانی زنان نقش کلیدی در جهت دادن اقتصاد جامعه دارند، چرا که سلامت خانواده که واحد تشکیل دهنده یک اجتماع می باشد از مدیریت مادران آن جامعه شکل خود را انتخاب می نماید. زنان در اقتصاد اسلامی با به صحنه کشاندن منابع فوق مادی بستر مواد و قواعد و قوانین اقتصادی را فراهم می نمایند. اقتصاد غیر اسلامی یا به دلیل نداشتن منابع به ظلم اقتصادی تن در می دهد یا اینکه در استخراج از آن عاجز می گردد زیرا که زنان غواصان اقیانوس فوق مادی بوده و در اقتصادی غیر اسلامی غور زنان عمق نداشته و به همین سبب اسیر ظلم های اقتصادی مردان گردیده و بصورت کالا از آنها بهره برداری می شود

    سوال:

    زنان در مقاومت اقتصادی مردان و جهاد اقتصادی رجال دولتی چه نقشی را دارند؟

    متن:

    جهاد اقتصادی اگر تعریف آن گستره همه موجودات عالم را در بر بگیرد، لارم است از تلاش های فردی افراد جامعه بشری قد بلندتری داشته باشد، و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر به اندازه قدرت مقاومت نفس آدمی در مقابل محرک های درونی و برونی اش که با او زندگی می نماید. شهروندان یک جامعه با فعالیت های فردی خود به تأمین خواسته هایشان نمی رسند زیرا یک فرد در اجتماع نیاز به کمک دیگران و استعدادهای اختصاصی آنان دارد و اقتصاد جامعه با تبادل سرمایه عمومی و خصوصی اشخاص بر قرار گردیده و درصد صحت و سلامت آن به مقدار تلاش های آنان وابسته است. اگر تلاش های اقتصادی فرد محور باشد تشکیل خانواده با مشکلات مواجه گردیده و اگر خانواده مدار باشد جامعه یک کشور با آفاتی روبرو می گردد و اگر کشور محور باشد جامعه جهانی با ظلم های متعددی در گیر خواهد بود.

    الف اقتصاد فرد محور:

    در این اقتصاد، ازداوج زنان و مردان بی هدف می گردد و نسل آدمی با خطر مواجه می شود و اداره جامعه با قدرت های برتر پیش می رود و افراد ضعیف محکوم به مرگ بوده و یا در قالب های گوناگون بردگی باید به زندگی خود ادامه بدهند

     

    ب اقتصاد خانواده محور:

    در این اقتصاد، خانواده های با استعداد و اتحاد بر دیگر بافت های جامعه که از خانواده های متوسط و ضعیف تشکیل شده غلبه نموده و آنها را مجبور به خدمت خود نموده و راههای استقلال آنان را سد نموده و در صدد دفن استعداد و یا استخدام توانمندی آنها

    ج اقتصاد وطن محور:

    در این اقتصاد تمام هم وغّم افراد جامعه، کشور خودشان بوده و برای ارتباط و احسان به دیگران ابتدا سود آنرا برای کشورشان محاسبه نموده سپس با حفظ قدرت برتری طلبی اقدام به داد و ستد یا خدماتی می نمایند.

    از مجموع این سه نوع اقتصاد در جهان بدست می آید که فقر جامعه جهانی و تخریب جهان طبیعت پایان پذیری ندارد. تنها مکتبی که می تواند اقتصاد بشری و هم چنین جهان طبیعت را از ظلم اقتصادی آدمی نجات بخشد، مکتبی است پشتوانه نظری آن با منابع و مخازن فوق مادی همراه باشد. مکتب اسلام با رفتار اقتصادی اهل البیت علیهم السلام این بشارت را به جهانیان داده و می دهد، برای نمونه چند نوع از رفتار اقتصادی حضرت زهای اطهر سلام الله علیها را برای شما بیان می کنیم:

    ۱ گزارش بلال حبشی از رفتار اقتصادی حضرت زهرا اطهر سلام الله علیها:

    روزی حضرت زهرا (س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود

    ((کار در محیط خانه برای زنان = سلامت اقتصاد خانواده))

    در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد

    ((زنان و تربیت نیروی انسانی برای اقتصاد جامعه))

    خدمتشان عرض کردم:

    برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود:

    «من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.

    ((تربیت کودک و مهر مادری و دمیدن عاطفه در کارهای اجتماعی با تربیت نیروی انسانی توسط مهرومحبت ماردان صورت می گیرد))

    امام باقر (علیه السلام ) فرمود:

    حضرت فاطمه علیها السلام کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام ) اینگونه تقسیم کرد که ۱ خمیر کردن آرد۲ نان پختن ۳ تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه باشد، کارهای بیرون منزل از قبیل، ۱ جمع آوری هیزم ۲ تهیه مواد اولیه غذایی را علی (علیه السلام ) انجام دهد.

    امام صادق (علیه السلام ) فرمود:

    این تقسیم کار، با رهنمود رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام گرفت .

    آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه علیها السلام ، و کارهای بیرون منزل را علی (ع ) انجام دهد، حضرت زهرا علیها السلام با خوشحالی فرمود:

    قالت : «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الا الله باکفائی رسول الله تحمل رقاب الرجال.»

    جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت .

    فاطمه علیها السلام در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت، نه تنها کار می کرد، و نیازمندیهای خانواده را بر طرف می ساخت ، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

    کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمؤ منین علی (علیه السلام )، و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه ، بگونه ای مساوی تقسیم می کرد.

    سلمان فارسی می گوید: فاطمه زهرا علیها السلام را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام، گفتم : ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ! خود را به زحمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است کار منزل را به ایشان واگذار!!

    حضرت زهرا علیها السلام پاسخ داد:

    قالت :

    «اوصانی رسول الله ان تکون الخدمة لها یوما و لی یوما فکان امس یوم خدمتها والیوم یوم خدمتی.»

    رسول خدا صلی الله علیه و آله به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم، یک روز او کار کند و روز دیگر من ، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.

    با نوجه به ۲داستان از حضرت زهرا سلام الله علیها به این نتیجه می رسیم که اگر اقتصاد از منابع و مخازن فوق مادی برخوردار باشد از ۳ ظلم اقتصادی در امان است،۱ ظلم به نفس مانند:

    کارهای غیر مرتبط که با نوع خلقت انسانها سازگاری ندارد، و این از مخلوط شدن کار زنان و مردان در جامعه حاصل می شود مانند رشته مهندسی ساختمان و معدن برای دختران و پایین بودن کار مفید صاحبان حرفه که برای کار با جنسیت خودشان تعریف نشده اند.

    ۲ ظلم اقتصادی به جامعه مانند:

    فعالیت های غیر استاندار زنان و مردان در جامعه برای زنده ماندن به دلیل سود خواهی صاحبان قدرت و ثروت و سلطه آنان بر مردم فقیر

    ۳ ظلم به حق تعالی مانند:

    کسب های حرام و درآمدهای نامشروع به وسیله فریب کاری در تولید و توزیع و مصرف جامعه و مردم را از آخرت گرایی منصرف نمودن جهت ذخیره سودهای غیر معقول و رقابت های اقتصادی جاهلانه.

    این ۳ ظلم اقتصادی برنفس و برجامعه و برحق تعالی، زمانی در جامعه مشاهده نمی گردد که منابع و مخازن مادی زمین نزد اقتصادانان جهان حکیمانه و عادلانه برای خلق مشاهده گردد و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر بشر با توجه به ذخائرفوق مادی از دشمن مبین خود بنا به گزارش قرآن کریم یعنی شیطان لعین، در امان بوده و درجاده سعادت با عقیده اقتصادی اسلام که حضرت زهرا سلام الله علیها مجری آن بودند، خود را سالم به ساحل انسانیت نزدیک نماید.

    مطالعه بيشتر »
RSS